برنامه های ابلیس برای انسان ها ، از ابتدای خلقت بشر تا به امروز
anti devil
با سلام به وب سایت پیمان پرودایس خوش آمدید

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

«تذکر:این مقاله جمع بندی مطالعات ،تحقیقات و نتیجه ی نظریات شخصی این حقیر می باشد»

اعوذ و بالله من الشیطان الرجیم: پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده

شیطان یا ابلیس چیست؟ در قرآن آمده كه شیطان(ابلیس) جنی است كه به واسطه عبادت های زیاد خود به خدا تقرب پیدا كرده بود تا زمانی كه خدا كالبدانسان را از گل خلق میكند و در كالبد او از روح خود میدمد و انسان بعد از جان گرفتن به خدا سجده می كند وبه دستور خدا همه فرشتگان سجده می كنند بجز ابلیس.

در آخر ابلیس بعد از گرفتن عمر طولانی و قدرت فریب مردم از بارگاه الهی رانده میشود . ( سوره حجر 26 الی 42)

تذكر:البته ابلیس به طور مستقیم توانایی منحرف كردن انسانها را ندارد و نمی تواند به انسان حكومت كند و یا به طور مستقیم به انسان صدمه بزند .

بعد از اخراج ابلیس از بارگاه الهی در صدد بر آمد تا آدم را منحرف كند تا آنجا كه همه میدانیم آدم و حوا از خوردن گندم بهشتی منع شده بودند ابلیس باراول سعی كرد با فریب دادن طاووس وارد بهشت شود ولی نتوانست ولی بار دوم توانست مار كه یكی از بهترین و زیباترین حیوانات بهشت بود را فریب دهد و در دهانش مخفی شود و وارد بهشت شود.هنگامی كه وارد بهشت شد توانست حوا را نیز فریب دهد والباقی ماجرا ...
همان طور كه میدانید بعد از هبوت آدم و حوا به زمین آنها صاحب دو پسر به نام های هابیل و قابیل شدند ابلیس باز توانست با فریب دادن یكی از فرزندان آدم به هدف خود برسد (گمراه کردن انسانها )كه همان داستان قتل هابیل به دست قابیل بود .
ابلیس در آغاز به این شكل با فریب دادن حوا و قابیل كار خود را آغاز كرد .ولی به سرعت شروع به برنامه ریزی های دقیق و سریالی برای مقابله با تقوا وتوحید انسان ها نمود و از همان ابتدای خلقت بشر نقشه ها و برنامه های سریالیش را پایه ریزی كرد.

 

ما در اینجا به بررسی 2 مورد كلیدی می پردازیم : 1نماد ها و 2تربیت افراد

 

1 - نماد ها

كم كم تعداد فرزندان آدم زیاد شدند و در دهكده ی به نام بكه گرد هم جمع شدند در این دهكده هر كس صاحب خانه ای برای خود بود و تمام آنهابرای خود ملكی داشتند مردم این دهكده در مكان خاصی گرد هم می آمدند و به فرامین پیامبر خود (آدم) گوش میدادند در این مكان هر كس سوالی داشت می پرسید هركس مشكلی داشت می گفت و هر كس حاجتی داشت طلب می كرد به تدریج این مكان گسترش یافت و تبدیل به خانه ای شدكه مردم در آن تحصیل و عبادت می كردند به این شكل بود كه اولین خانه ای كه هیچ كس مالك آن نبود ولی متعلق به تمام مردم بود شكل گرفت به همین خاطر بعد ها به آن بیت الله گفتند .و این مكان تبدیل به اولین سنبل و نماد جامعه و اولین پدیده اجتماعی در میان پدیده های مجسم اجتماعی شد.

 

لازم به ذكر است كه نماد های مورد بحث ما 2 نوع است:

1دسته اول به معنی مكانهایی كه نماد خدا بوده بار معنایی بزرگی داشتند و مهم بودند چون هم نماد خدا بودند و هم بیانگر رابطه خدا با جهان و انسان بودند.

2 نمادهای بیهوده كه هیچ معنی ومفهوم خاصی ندارد .

در میان قوم هود آن زمان كه هنوز دولتی تشكیل نشده بود مردم شروع به ساختن نماد های بیهوده كردند كه نه بت بودند نه مورد پرستش قرار میگرفتند و نه نماد موضوع خاصی بودند و هدفی غیر از عبث و بیهودگی در آنها نبود .كه در آیه 128 سوره ی شعراءگفتار هود به قومش را چنین میبینیم :آیا بر هر تپه ای بنایی میسارید كه در آن دست به بیهودكاری بزنید .در این زمان بود كه نماد بعل برای اولین بار ساخته شد و آن را به شكل سنگ مخروطی شكل میساختند پیدایش آن مربوط به حوالی مدیترانه و لبنان بود.و بعل تبدیل به اولین نماد بیهوده ی بشر شد و این نماد نسل به نسل ساخته شد ودر مكانهای مختلف مشابه آن را ساختند مانند :برجهای رامسس مصر كه مقابل همدیگر قرار گرفته اند و... و بعد ها در میان اعراب آنرا تكمیل كرده و به شكل انسان در آوردند (البته قبل از آن نیز بعل در میان فینیقیان به صورت پیکر کامل انسان مجسم شده بود)و گرد آن جمع میشدند و میگفتند ((هو البعل)) و بعد ها به اختصار آن را (هبل) صدا میزدند همان طور كه میدانید هبل یكی ازبزرگترین بت های اعراب جاهلیت بود .«تذکر: این موضوع مربوط به چگونگی روی آوردن مردم به بت پرستی نمی باشد و فقط مربوط به چگونگی پیدایش بت هبل است »

این سیری كه یك نماد بی ارزش طی كرد و به یك بت كه نماد خدا بود تبدیل شد در واقع تمام طرح هایی بودند كه ابلیس آن را طراحی و به كمك انسان های سست بنیه و جاهل اجرا كرد. بعد از قوم هود قوم عاد پا را فراتر گذاشته و این نماد بی ارزش را تبدیل به یك برج عظیم كرده كه ارتفاع آن را تا 200 متر تقریب میزنند كه در آن برج بزرگ زندگی می كردند و از خود دفاع میكرند.و به تدریج نقش اجتماعی و فكری پیدا كرد و دیگر بیهوده نبود در ظاهر اولین حكومت و دولت مستقل و اولین حدود مرزی را تشكیل دادند كه در جای خود بسیار خوب است ولی در مقابل تبدیل به نماد تبعیض نژادی شده بود. برج بابل نماد قدرت و برتری قوم عاد بود به طوری كه قوم های دیگر مانند برده هایی برای قوم عاد بودند .به این شكل اولین قوم نژادپرست شكل گرفت.

در اینجا می توان به این نتیجه رسید كه این نماد های بیهوده كه بعد ها تبدیل به نماد های شركی و طاغوتی شدند حربه ی ابلیس برای مقابله با اولین نماد توحید و یكسانی (كعبه) بود .

متاسفانه در عصر معاصر نیز شیطان با كمك اصحاب خود (انسان های پیروی وی) كماكان نماد های مانند بعل و احرام و برج بابل را حفظ كرده (که امروزه آنها را به اسم ابلیسک میشناسیم )درشهر هایی مانند :واشنگتون ، نیویورك ، پاریس ،واتیكان ، برج های دقلوی امریكا و مالزی كه مانند برج های بعل رامسس هستند و.....این نماد ها درمكانهای قرار گرفتند(ابلیسک ها) كه ازدحام جمعیت زیاد است و مسیر حركت آنها طوری است كه به گرد ان می چرخند .و یا ساختمان های بسیار مجللی كه بیشتر از برآوردن حاجت انسان به تجملات ارزش میدهند متاسفانه مسائلی قبیل موارد ذكر شده در ناخودا گاه افراد تاثیر گذاشته و انسان را در عالم های رویا غرق كرده و از تقرب و نزدیكی به خدا باز میدارد.

این مسئله و بحث نماد زدایی به قدری مهم است كه حضرت ابراهیم (ص) سالها پیش از قوم هود و پبدایش بعل در صحرای منا نماد كوچكی از بعل می سازد و آن را نماد شیطان میخواند و به آن سنگ می زند . كه متاسفانه دولت شیطان زده عربستان اقدام به تخریب آن میكند و جای آن را با دیوار های بیهوده پر میكند كار به جایی رسیده كه اصحاب شیطان پا را فراتر گذاشته و متاسفانه برج ساعت را كه همان نماد بعل و برج بابل است را تحت شعاع خانه ی خدا كه نماد توحید و جامعه ی واحد جهانی قرار دادند به طوری كه پیش از این هنگام ورود به شهر مكه نماد این شهر یعنی كعبه دل نوازی می كرد ولی در حال حاضر برج ساعت چشم نوازی میكند به شكلی كه انسان برای مدتی از قافل میشود كه در چه جایی قرار دارد.

 

2- تربیت افراد:
ابلیس با علم به اینکه کار آمد ترین ابزار در اختیار انبیاء معجزه بود افرادی از بشر های تحت مدیریتش را به امور غیبی واقف میکرد (و میکند) و کار های شگفتی از دست آنان صادر میکرد (ومیکند) تا معجزات انبیاء را در میان مردم خنثی کند .

 

تماس او با پیروانش بطور پیوسته و همیشه تاریخ بوده است که به چند مورد اشاره می کنیم:

 

1-آموزه های کاهنان بابل (توسط هاروت و ماروت )

به نقل از امام حسن عسکر (ع) :پس از حضرت نوح(ص) سحر و اقدامات جادویی عوام فریبی رواج یافته بود به همین خاطر خداوند 2 فرشته (هاروت و ماروت)را فرستاد که با پیامبر آن زمان همکاری کرده و با کارهای ساحران مقابله کنند. آن دو فرشته به انسانها تذکر میدادند که آنچه که از ما می آموزید وسیله امتحان است و اگر تقوا نداشته باشید خودتان هم مانند ساحران میشوید.(بحارالنوار ج 59 ص 319،321،322)
]وما اءنزل على الملكین ببابل هاروت و ماروت و ما یعلمان من اءحد حتى یقولا انما نحن فتنة فلا تكفر فیتعلمون منهما ما یفرقون به بین المرء و زوجه وما هم بضارین به من احد الا باذن اللّه و یتعلمون ما یضرهم ولا ینفعهم ولقد علموا لمن اشتریه ماله فى الاخرة من خلاق و لبئس ما شروا به اءنفسهم لو كانوا یعلمون [
ترجمه:و{نیز از}آنچه بر آن 2 فرشته هاروت و ماروت در بابل فرو فرستاده شده بود{پیروی کردند}با اینکه آن دو {فرشته} هیچ کس را تعلیم {سحر} نمی کردند مگر آنکه {قبلا به او}میگفتند ما {وسیله ی} آزمایشی { برای شما} هستیم پس زنهار کافر نشوی و {لی}آنها از آن دو {فرشته} چیزهایی می آموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند هرچند بدون فرمان خدا نمی توانستند به وسیله آن به احدی زیان برسانند .(قسمتی از سوره بقره آیه ی 102)
تذکر: این اتفاق مربوط به 600 سال قبل از حضرت موسی و قوم یهود بود و آموزه های هاروت و ماروت نسل به نسل به یهود به ارث رسیده .


2- زمان سلیمان شیاطین مادی شده بودند و همراه با مردم کار می کردند
روزی که سلیمان نبی از مرکز حکومتش بیرون رفته بود ابلیس شیطانی را مامور کرد که به قیافه او در بیاید و بر تخت نشیند همانطور که قبلا اشاره شد در گفتوگو میان ابلیس و خداوند مقرر شد که خداوند به او مهلت دهد و او به اغوای اولاد آدم بپردازد نه اینکه عملا بر مردم حکومت کند .خداوند به دلیل این گستاخی ابلیس درخواست سلیمان مبنی بر حکومت و قدرت استثنائی که بتواند بر شیاطین (اجنه)مسلط شود را به او عطا فرمود .ابلیس علی رغم اینکه در مقابل شیطان شکست سختی خورده بود ولی باز از این فرصت استفاده میکند و شیاطین را مامور میکند که به پیروانش برخی از سحر و جادو را بیاموزند.(حدود 2850 سال پیش)


3-طومار نوشته شده توسط ابلیس
واما بعد از مرگ سلیمان نبی ابلیس که فضا را کاملا باز میدید یکی از برنامه های بزرگ و کلیدی خود را پایه ریزی کرد
امام باقر : وقتی سلیمان وفات کرد ابلیس سحر را تدوین کرد و آن را در طوماری نوشت .سپس آنرا لوله کرد و بر پشت آن چنین نوشت این است آنچه اصف بن برخیا (اصف یکی از اصحاب و مشاورین سلیمان نبی بود که از تقوای بالایی برخوردار بود)برای شاه سلیمان تدوین کرده است که ذخائری از گنج های علوم است آنگاه طومار را زیر تخت سلیمان دفن کرد و آن را برای پیروان شیطان به عنوان یک نسخه ی مشورتی (راهنمایی ) قرار داد سپس آن را بر آنان خواند کافران گفتند سلیمان به وسیله همین ها بر ما مسلط می شد و لی مومنان گفتند او بنده و پیامبر خدا بود . (بحارالنوار ج 60 ص 279)
]واتبعوا ما تتلوا الشیاطین على ملك سلیمان وما كفر سلیمان ولكن الشیاطین كفروا یعلمون الناس السحر[
ترجمه :و آنچه را که شیطان{ صفت }ها در ملک سلیمان خوانده و {درس گرفته }بودند پیروی کردند و سلیمان کفر نورزید ولی آن شیطان {صفت}ها کافر شدند،که به مردم سحر می آموختند.(قسمت ابتدایی سوره بقره آیه ی 102)
بر اساس این احادیث ابلیس با استفاده از این طومار به تربیت مردم آن زمان پرداخت و مردم همان عصر بعد از در آوردن کتاب از زیر تخت سلیمان از آن استفاده کردند وآن را کتاب راهنمای خود قرار دادند .همچنین ابلیس نوع دوم این کتاب را در معبد سلیمان واقع در شهر اورشلیم دفن کرد و برای پیروان آینده خود نگاه داشت .

 

تربیت شدگان شیطان در قرن معاصر
در جریان جنگ های صلیبی گروهی از سپاهیان صلیبیان پس از سفری طولانی و سخت و غارت و قتل عام وسیع مسلمانان در سال 1099 میلادی به اورشلیم رسیدند همانطور که میدانید شهر اورشلیم پس از 5 هفته محاصره سقوط کرد و صلیبیان وارد آن شدند ارتش صلیبی طی 2 روز چهل هزار مسلمان را با وحشی ترین شیوه ی ممکن به قتل رساند برای آن که به جنایت های وحشیانه این جنگ نگاهی داشته باشیم، مروری به خاطرات یکی از سربازان صلیبی شرکت کننده در این جنگ به نام «ریموند» می اندازیم. وی در زمینه دستاوردهای این جنگ به خصوص تصرف بیت المقدس توسط سپاه صلیبیان به خود می بالد و این چنین یادداشت های خود را آغاز می کند:«مناظر شگفت انگیزی بود، بعضی از مردان سر دشمنان را قطع می کردند، برخی دیگر دشمنان را که بر روی برج بودند، هدف تیر قرار می دادند و برخی دیگر را شکنجه می کردند و در آتش می انداختند. در کومه های شهر پشته هایی از سر و دست و پا دیده می شد به طوری که برای حرکت باید با احتیاط از میان اجساد انسان ها، و اسب ها عبور می کردیم.

اما این پیروزی ها درمقایسه با آنچه که در معبد سلیمان انجام می گرفت، قابل مقایسه نبود. در معبد سلیمان مردان صلیبی در حالی که خون به زانوها و افسار اسب هایشان رسیده بود، عبور کردند. اورشلیم توسط سپاه صلیبیان تصرف شد و به عنوان پایتخت آنها اعلام گردید.قلمرو آنان از فلسطین تا آنتیاک (در سوریه و ترکیه ) گسترش یافت و برای حفظ کشور گسترده خود نیاز به سازماندهی تازه و قدرت مندی بودند و به همین منظور سیستم طبقات نظامی را تشکیل دادند که اعضای این دسته از اروپا به فلسطین می آمدند .

این افراد در مکان های شبیه صومعه زندگی می کردند و برای جنگ با مسلمانان آموزش نظامی میدیدند یکی از این دسته ها شوالیه های معبدبود.

گروه شوالیه های معبد که نام دیگرشان «هم رزمان مسکین عیسی مسیح و معبد سلیمان است» در سال 1118 میلادی یعنی حدودا بیست سال بعد از اشغال اورشلیم توسط صلیبیان تشکیل شد موسسان این گروه دو شوالیه به نام «هیودی پیتر»و«گادفری دوسنت امر» بودند این گروه در ابتدا 9 عضو داشت ولی به تدریج رشد کرد. (همانطور که میدانید انتخاب نام معبد برای این گروه به دلیل مکانی بود که در آنجا مستقر بودند) آنها در کوه معبد در مکان معبد ویران شده یعنی همان مکان ویرانه های معبد سلیمان و مکانی که مسجد قبه الصخره (مسجدی که بر روی سنگی که پیامبر اسلام از ان معراج کرد بنا شده)در آن بنا شده ساکن بودند .

آنها طی حفاری هایی که در محل استقرار خود یعنی ویرانه های معبد سلیمان انجام دادند اوراق و کتب سحر را که ابلیس در زمان حضرت سلیمان (ع) در آنجا دفن کرده بود یافتند .کمی بعد صلاح الدین ایوبی سردار بزرگ اسلام صلیبیان را در جنگ «هیتن» شکست داد و اورشلیم را رهانید .

شوالیه ها با تحمل شکست و خسارات سنگین به اروپا بازگشتند و این کتب و تعلیمات را با خود به آنجا بردند آنها به قدرت خود در اروپا افزودند ،در فرانسه و سپس در سایر کشور ها به بخشی از دولت مبدل شدند این افراد به تدریج از دین مسیح برگشتند و به عقاید سری دیگری روی آوردند سرانجام در سال 1307 میلادی فیلیپ لوبل پادشاه فرانسه تصمیم گرفت اعضای این دسته را دستگیر نماید (به دلیل برگشت از دین مسیح و رواج عقاید خرافی) در پی یک دوره بازپرسی و محاکمه بسیاری از شوالیه ها به عقاید بدعت آمیز خود اعتراف کردند و اِقرار کردند که در میان خود به عیسی مسیح (ع) توهین می کرده اند سر انجام رهبران شوالیه های معبد که «استاد بزرگ» نام داشتند از جمله ژاگ دومالی در سال 1314 میلادی به دستور کلیسا و پادشاه اعدام و تعداد زیادی نیز زندانی شدند طی بازداشت های ناگهانی در سال 1307 میلادی بعضی از شوالیه های معبد موفق شدند بدون بجا گذاشتن ردی از خویش بگریزند تعداد محدودی از اعضای این گروه به تنها قلمرو پادشاهی اروپا که کلیسای کاتولیک را به رسمیت نمی شناخت یعنی اسکاتلند پناه بردند .

آنها تحت حمایت «رابرت بروس» پادشاه اسکاتلند تشکیلات خود را احیا نمودند و همچنین آنها توانستند به مهم ترین لژ جزایر بریتانیا در زمان قرون وسطی یعنی لژ «وال بیلدرز» نفوذ کنند و عاقبت کنترل آنرا به طور کامل در دست گرفتند این لژ در اوایل عصر مدرن نام خود را به لژ فراماسونری تغییر داد .به طور کلی شوالیه های معبد ناپدید نشده و هنوز فلسفه، عقاید و تشریفاتشان در لباس مبدل فراماسونری پابرجاست.

شواهد بی شمار تاریخی این موضوع را تأیید می کند و امروز شمار وسیعی از تاریخ دانان و تاریخ نویسان غربی ـ چه فراماسونر و چه غیر فراماسونر ـ این امر را پذیرفته اند. به رغم آنکه مکتب شوالیه های معبد به عنوان یک مکتب پایان یافته محسوب می شود اما هنوز هم تعلیمات این گروه تا به امروز در نزد بسیاری از اصول گرایان مسیحی محفوظ باقی مانده است.


پيوندها
  • فروش آسان شارژ
  • ساعت رومیزی ایینه ای
  • رقص نور لیزری موزیک

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ضدشیطان
     و آدرس peymanproduice.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 65
بازدید هفته : 75
بازدید ماه : 93
بازدید کل : 109355
تعداد مطالب : 155
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1